به گزارش خبرنگار مهر، دراین نشست که همزمان با برگزاری دومین روز از برگزاری جشنواره موسیقی نواحی و با استقبال خوب علاقمندان به موسیقی ایرانی عصر روز گذشته برگزار شد، موسیقی اقوام و عشایر زاگرس و همچنین پژوهش موسیقایی از گوسان تا حافظ مورد بررسی قرار گرفت.
در ابتدای این مراسم نماهنگی با عنوان " تا هنگامه مرگ" که به بررسی زندگی یک نوازنده شمشال نواز اختصاص داشت پخش شد و پس از آن بهمن کاظمی پژوهشگر موسیقی مناطق کرد نشین به زمینه های آشنایی خود با موسیقی منطقه زاگرس نشین اشاره کرد و گفت : نخستین آشنایی من با موسیقی منطقه زاگرس به لالایی هایی باز می گردد که مادرم به زبان پهلوی برایم می خواند.
او با اشاره به اینکه موسیقی منطقه زاگرس به سه بخش تقسیم می شود ادامه داد: مهاباد و بوکان در آذربایجان غربی در بخش شمالی زاگرس قرار دارند که موسیقی شان نیز تحت تاثیر مناطق آذری نشین است و تاریخی که توسط هنرمندان این منطقه روایت می شود موزیکال است و بیشتر پایان غم انگیز دارد.
این پژوهشگر موسیقی ادامه داد: مهاباد و بوکان در مجموع حدود 50 داستان دارند که همگی به هم شباهت دارندکه در این شباهت ها برخی شخصیت های داستانی باهم ادغام شده اند ولی اسم داستان ها کاملا متفاوت از هم است و در این میان "یارستان" که در منطقه مرکزی زاگرس قرار دارد، بخش مهمی از موسیقی زاگرس را تشکیل می دهد، که ساز اصلی منطقه یارستان تنبور است و منشاء اعتقادات آنها نیز میتراییسم است که البته به تدریج با عرفان ایرانی آمیخته شده است.
کاظمی در ادامه با اشاره به حوزه های موسیقی یارستان گفت : موسیقی این منطقه شامل دو حوزه گوران و صحنه است که مشهورترین روایت های آنها از شاهنامه کردی است؛ ضمن اینکه موسیقی یارستان از فلسفه خاصی برخوردار است به عنوان مثال تنبور در این اندیشه نمادی از آدم و حوا است به این ترتیب که سیم اول و مرتبط با پرده ها "حوا" است و سیم واخوان هم" آدم" است.
او با بیان اینکه یکی دیگر از سازهای این منطقه سرنا است، ادامه داد: نغمات غم انگیز با این ساز نواخته می شود مانند روایت "چمری"که از دیرباز و با توجه به شرایط اجتماعی در مراسم مختلف اجرا می شود.
کاظمی در پایان سخنانش گفت: بخش جنوبی زاگرس هم منطقه لرستان است که موسیقی اش بحث مفصلی می طلبد، اما روایت هایش بر خلاف روایت های دو منطقه دیگر کوتاه تر است و به صورت کوتاه ارائه می شود.
پس از پایان صحبت های کاظمی محمد ذوالنوری نوازنده تنبور منطقه یارستان به روی صحنه آمد و قطعاتی از موسیقی تنبور این منطقه را اجرا کرد.
پس از اجرای این نوازنده تنوبر غلام سبز علی خواننده موسیقی لری به روی صحنه آمد و منظومه قدم خیر و کرمی را اجرا کرد.
نصر اشرفی:خنیاگران جانشین گوسان ها شدند
در پایان این نشست جهانگیر نصری اشرفی دبیر هفتمین جشنواره موسیقی نواحی درخصوص موسیقی منطقه لرنشین با موضوع "از گوسان تا حافظ" سخنرانی کرد.
دبیر هفتمین جشنواره موسیقی نواحی در ابتدای صحبت های خود گفت: هنر ایران برخاسته از ده ها قرن تعامل مردم و اقوام بیشماری است که در فلات بزرگ ایران زیسته اند. به همین دلیل است که وارد شدن به بحث هنر این مرزوبوم نیاز به تدقیق بیشتری دارد.
دبیر هفتمین جشنواره موسیقی نواحی ادامه داد: این یک واقعیت است که فرهنگ غالب مردم ایران از دیرباز تا کنون فرهنگ شفاهی بوده است. به این معنا که انتقال فرهنگ بیشتر دست ناقلان و هنرمندان و خنیاگرانی است که در این جشنواره هم شاهد حضورشان هستیم.
اشرفی افزود: گوسان ها قرن ها پیش راوی فرهنگ و ادب و موسیقی و آیین های باستان بوده اند. البته نام گوسان از اواخر دوره اشکانی منسوخ شد و واژه خنیاگر جایگزین آن شد. دلیل این جایگزینی هم معلوم است. چرا که با تغییر اعتقادات مردم و به وجود آمدن اعتقادات جدید گوسان ها نمی توانستند همراه با تغییرات اعتقادی پیش بروند.
او ادامه داد: با آمدن خنیاگران حوزه انحصاری گوسان به قشرها و صنوف متعددی واگذار شد که بیشتر آنها خنیاگر بودند. اما این را هم باید بدانیم که خنیاگران اگرچه به راویان موسیقی معروف هستند اما در اصل ناقل بسیاری دیگر از موضوعات فرهنگی غیر موسیقی هم بوده اند.
اشرفی با اشاره به اینکه دلیل اینکه چرا خنیاگران غیر از روایت موسیقی، برخی دیگر از موضوعات را هم روایت می کردند معلوم نیست اما با ورود اسلام به ایران کار اصلی خنیاگران به روایت موسیقی محدود شد.
دبیر جشنواره موسیقی نواحی در ادامه سخنرانی اش گفت: واژه خنیاگر هم از قرن دوم و سوم هجری در حوزه اجتماعی منسوخ شد اما در ادبیات مکتوب مثل شاهنامه فردوسی به کرات از آن استفاده شده است؛ البته خنیاگران هم مثل گوسان ها رفته رفته تجزیه شدند.
اشرفی در ادامه به بیان توضیحاتی درباره حافظ ها پرداخت و گفت: حافظ ها بر خلاف آنچه در افواه گفته می شود صرفاً قاری قرآن نیستند. آنها با موسیقی وسیع تر برخورد می کنند. مثلاً در یک دوره علاوه بر اینکه قرآن می خواندند و منقبت خوانی هم می کردند در مراسم جشن و سرور هم شرکت می کردند. حافظان به مرور زمان به شاخص ترین جایگزینان خنیاگران تبدیل شدند.
این پژوهشگر ادامه داد: در ایران و در شمال خراسان نیز تا یک دوره حافظ ها وجود داشتند اما اکنون دیگر نیستند. امروز می توانیم حافظ ها را در تاجیکستان و ازبکستان و افغانستان پیدا کنیم.
او در پایان صحبت های خود افزود: حافظ ها پس از منسوخ شدن در ایران نام های دیگری مثل بخشی ها، عاشق ها، پهلوان ها و نام های دیگر به خود گرفتند.
نشست دیروز خانه موسیقی با اجرای قطعاتی از منظومه حیدربیگ و صنم بر و گل گیس به هنرمندی شهباز دالمند و میرزاعلی چهرازی به پایان رسید.
نظر شما